کلمه استارتاپ در سالهای اخیر بارها و بارها در رسانهها و عموم جامعه تکرار شده است. همین مسئله باعث شده تا از فرم تخصصی خود خارج و به نوعی گرفتار عوامزدگی شود. به طوری که در پاسخ به این سؤال که استارتاپ چیست، خیلی از افراد پاسخهای واضح و روشنی ندارند. همین مسئله باعث شد که تصمیم بگیریم در یک مقاله جامع و مفصل به کند و کاو مفهوم استارتاپ بپردازیم. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید؛ چرا که حرفهای تازهای برای گفتن داریم که حتما به کارتان خواهد آمد.
استارتاپ را میتوان شرکتی دانست که توسط یک یا چند کارآفرین پایهگذاری میشود. در این شرکت محصول (محصولات) یا خدمت (خدمات) خاص و منحصربهفردی به مشتریان ارائه میشود. تأکید ما در جمله قبل روی کلمه منحصربهفرد است. حیات یک استارتاپ تا زمانی تضمین میشود که با استفاده از ایدههای نوآورانه خود را در مقایسه با سایر رقبا متمایز کند.
مشتریان استارتاپها الزاما عموم مردم نیستند. گاهی اوقات خدمات یا محصولات شرکتها صرفا برای جامعه هدف خاصی طراحی و تدارک دیده میشود. بنیانگذاران استارتاپها خلاء و کمبود مشخصی را در جامعه شناسایی میکنند. هدف اصلی آنها ارائه راهحل و پاسخی درخور برای کمبودهای شناسایی شده است.
برخی از اهالی صنعت، استارتاپها را به عنوان عاملی مزاحم معرفی میکنند. فهم دلیل این موضوعگیری در شناخت ماهیت انقلابی استارتاپها خیلی مهم است. صنایع معمولا از روشهای مشخص و ثابتی برای فعالیتهای خود استفاده میکنند. به این معنی که انعطافپذیری کمی دارند و خیلی تمایلی به ایجاد نوآوری و تغییر در روندهای کاریشان ندارند.
در این شرایط استارتاپها بر پایه نوآوری و تغییر وارد میدان میشوند. هر چند که مقایسه استارتاپها با منابع مالی محدود نسبت به صنایع چندان هوشمندانه نیست؛ اما واقعیت این است که با همان توان محدود نظم و انضباط مطلوب صنایع را بر هم میزنند. به این ترتیب آنها مجبور به تحرک بیشتر میشوند. همین مسئله باعث میشود تا بسیاری از صنایع، استارتاپها را عاملی مختلکننده بشناسند.
وقتی استارتاپها از مراحل اولیه فعالیت خود به سلامت عبور میکنند، ساختاری مشابه سایر شرکتها دارند. تعدادی نیروی کار با تخصصهای مختلف در کنار هم فعالیت میکنند تا خدمات یا محصولات خاصی برای عرضه به جامعه هدف آماده شوند. آنچه استارتاپها را از شرکتهای معمولی متمایز میکند، فرآیندی است که در این بین طی میکنند.
شرکتهای معمولی رویه مشخصی را تدوین میکنند. سپس هر یک از کارکنان در نقشه راه شرکت، وظیفه مشخصی را بر عهده میگیرد. آنها در طول زمان وظایف مشخص و معین خود را به طور دائم تکرار میکنند. اما استارتاپها کاملا ماهیت سیال دارند. در یک بازه زمانی وقتی فعالیتهای استارتاپ را زیر نظر بگیریم، مشاهده میکنیم که نقشها و وظایف دائما در حال تغییر و بروزرسانی هستند.
البته این رویه شمشیری دو لبه است؛ چراکه برخی از استارتاپها در اثر تغییرات زیاد، دچار سرگردانی میشوند و عملا در بنبست قرار میگیرند. از قضا آمار این دسته بسیار قابل توجه نیز است. در مقابل گروهی دیگر از استارتاپها با گذر از گردنهها، مسیر پیشرفت و توسعه را خیلی سریع طی میکنند.
آنها در یک چرخه دائمی از مشتریان و جامعه هدف بازخورد میگیرند و بر اساس بازخوردها خود را بروزرسانی میکنند. این بروزرسانیها، استارتاپها را در مسیر بهبود کسبوکار قرار میدهند. به این ترتیب دامنه فروش آنها روز به روز افزایش پیدا میکند. شرکتهای معمولی در چنین وضعیتی قرار نمیگیرند. روند رشد یا افت شرکتهای معمولی خیلی کند و با طمأنینه است.
تصور عمومی از کلمه استارتاپ این نیست که دارای انواع و اقسام مختلفی باشد؛ اما در واقعیت ماجرا کاملا فرق میکند. استارتاپها بر اساس دیدگاههای مختلف طبقهبندی میشوند. در این جا قصد داریم تا یکی از اصلیترین دستهبندیهای استارتاپها را مرور کنیم. بر این اساس انواع استارتاپ را میتوان در 5 دسته زیر طبقهبندی کرد:
معروفترین استارتاپهای جهانی در این دسته جای میگیرند. ماهیت استارتاپهای مقیاسپذیر مبتنی بر فناوری است. به همین دلیل پتانسیل رشد بسیار بالایی دارند و خیلی راحت میتوانند در بازارهای جهانی قد علم کنند. جذب سرمایههای کلان در این حوزه خیلی راحتتر اتفاق میافتد. به طور کلی استارتاپهای مقیاسپذیر در گذر زمان قابلیت تبدیل شدن به شرکتهای بینالمللی را دارند. از جمله معروفترین شرکتهای این حوزه میتوان به گوگل، اوبر، فیس بوک و توییتر اشاره کرد.
تأمین مالی این استارتاپها معمولا توسط صاحبان آن صورت میگیرد. معمولا فعالیت خود را با سرمایه محدود آغاز میکنند؛ اما سرعت رشد قابل توجهی دارند. با وجود این، دامنه فعالیت این دسته از استارتاپها محدود باقی میماند. مثلا میتوان به استارتاپهای فعال در حوزه گردشگری به عنوان نمونهای از استارتاپهای با تجارت کوچک اشاره کرد.
جالب است بدانید که برخی از صاحبان استارتاپها صرفا آن را ایجاد کرده و بعد از به نتیجه رساندن میفروشند. تیمهای کسبوکاری کوچک در این زمینه شکل گرفتهاند. آنها بعد از رونق بخشیدن نسبی به استارتاپ، اقدام به فروش آن به بازیگران بزرگ حوزه فعالیت خود میکنند. شاید خیلی از نرمافزارهایی که در حال حاضر در اختیار ما قرار دارند، از این دسته از استارتاپها باشند.
البته ساختن استارتاپی که در زمان فروش، صدها میلیون تومان ارزش داشته باشد، کار بسیار سخت و طاقتفرسایی است. البته در مواردی نیز مشاهده میشود که خریداران در پی کسب سود از خرید استارتاپها نیستند؛ بلکه صرفا به دنبال راهی برای جلوگیری از ایجاد رقبای جدید در بازار هستند.
این تصور اشتباه است که همه استارتاپها از صفر آغاز به کار میکنند. برخی از استارتاپها از شرکتهای بزرگ منشعب میشوند. به همین دلیل به آنها استارتاپ فرعی یا انشعابی گفته میشود. گاهی اوقات شركت مادر با هدف جلوگیری از ایجاد رقیب در بازار دست به چنین کاری میزند؛ اما در مواقعی نیز استارتاپهای فرعی ماهیت کاملا مستقلی دارند و به صورت اختصاصی فعالیت میکنند.
کسبوکارهای با ماهیت اجتماعی در دو دهه اخیر رونق بیشتری پیدا کردهاند. این دسته از کسبوکارها صرفا به دنبال کسب سود مادی برای خود نیستند؛ بلکه در پی ارائه خدمتی مفید برای جامعه نیز هستند که موجب کاهش آسیبهای اجتماعی میشوند. استارتاپها نیز از صف کسبوکارهای اجتماعی دور نماندهاند. نمونههای مختلفی از این استارتاپها در دنیا وجود دارند. یکی از آنها شرکت Code.org است. این شرکت تا به حال بیش از 60 میلیون دلار منابع مالی صرف آموزش علوم کامپیوتر به دانشجویانی که از نظر مالی وضعیت مناسبی ندارند، کرده است.
هیچ محدودیتی برای راهاندازی استارتاپ در صنایع مختلف وجود ندارد. با وجود این، معمولا برخی از صنایع پتانسیل بیشتری برای تولد استارتاپها دارند. ماهیت این صنایع کاملا مرتبط با حوزه فناوری است. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
آیتی و نرمافزار
بازاریابی و تبلیغات
مراقبتهای بهداشتی
صنعت بیمه
آموزشی (مدرسه و دانشگاه)
خرده فروشی و تجارت الکترونیک
بلاک چین و ارزهای دیجیتال
در این مقاله سعی کردیم ضمن بررسی مفهوم استارتاپ، به بررسی انواع استارتاپهای رایج نیز بپردازیم. اگر صاحب ایده هستید و قصد راهاندازی استارتاپ دارید، حتما دانش خود در زمینه کسبوکار را افزایش دهید. ورود چشم بسته به این عرصه نتیجهای جز شکستهای سخت و سنگین در بر ندارد. در کنار دانش فنی و تخصصی، مهارتهای مالی خود را نیز تقویت کنید تا بتوانید از پس چالشهای پیش رویتان بر بیایید.