90 درصد استارتاپها در 5 سال ابتدایی فعالیت خود شکست میخورند. این آمار به خوبی نشان میدهد که راهاندازی استارتاپ با کسبوکارهای معمولی کاملا متفاوت است. رسانهها معمولا اخبار استارتاپهای موفق که امروز به بنگاههای اقتصادی بسیار بزرگی تبدیل شدهاند را پوشش میدهند؛ اما همان طور که مشاهده میکنید از هر 10 استارتاپ فقط 1 مورد طعم خوشی را میچشد. در این شرایط سؤال اساسی آن است که اصول و قواعد راه اندازی استارتاپ موفق چیست؟ در مطلب حاضر قصد داریم به بحث و بررسی در این خصوص بپردازیم. تا پایان با ما همراه باشید.
اگر به فکر راه اندازی استارتاپ افتادهاید، قبل از هر چیزی باید یک جفت کفش آهنی تهیه کنید. به خاطر داشته باشید که مسیر پیش روی شما اصلا هموار نیست. این مطالب را مطرح نمیکنیم که شما را از ورود به دنیای کسبوکارهای نوپا منصرف کنیم. بلکه هدف اصلی ما این است که قبل از هر اقدامی با واقعیتهای موجود آشنا شوید.
تعهد و چالشهای موجود در مسیر راه اندازی استارتاپ را بپذیرید. اگر انسان مسئولیتپذیری نیستید، ایجاد استارتاپ به عنوان ایده خوبی برای شما نیست. ایجاد کسبوکار بار سنگینی را روی دوش شما قرار میدهد. شانه خالی کردن از زیر این بار در هر مرحله گرفتاریهای زیادی به دنبال دارد. از لحظهای که تصمیم به راهاندازی کسبوکار جدید میگیرید، چالشهای کوچک و بزرگ پیش روی شما قرار میگیرند و همواره پیش روی شما قرار خواهند داشت.
برخی از چالشهای اساسی در مسیر راهاندازی استارتاپ عبارتاند از:
با ذکر این توضیحات به معرفی 7 گام اساسی که برای راه اندازی استارتاپ بردارید، میپردازیم.
داشتن ایده برای ایجاد استارتاپ یک وجه ماجراست؛ اما داشتن بیزینس پلن یا طرح تجاری به نوعی نقشه راه شما به حساب میآید. بدون داشتن طرح تجاری مانند فردی هستید که در تاریکی به دنبال شیء خاصی میگردد. هر چند که احتمال دارد آن شیء را پیدا کنید؛ اما تردید نداشته باشید که زمان، هزینه و انرژی بسیار زیادی از شما تلف خواهد شد.
علاوه بر آن بسیاری از مدیران استارتاپ در بحث تامین مالی نیاز به جذب نقدینگی دارند. بدون داشتن طرح کسبوکار شانس شما برای پیدا کردن سرمایهگذار یا دریافت وام خیلی کاهش مییابد. بنابراین داشتن طرح تجاری کسبوکار ارزش افزوده قابل توجهی برای شما به ارمغان میآورد.
به زبان ساده بیزینس پلن شرحی مکتوب از آینده استارتاپ شماست. در این سند باید به طور کامل توضیح دهید که به دنبال چه چیزی هستید و چگونه قصد دارید به آنها دست پیدا کنید. در گام اول طرح تجاری کسبوکار شما باید آینده استارتاپ را برای بازه زمانی 3 تا 5 سال مشخص کند.
همگی به خوبی میدانیم که بیمایه فطیر است. البته عدد اولیه مورد نیاز برای ایجاد هر کسبوکار با دیگران متفاوت است. استارتاپها با توجه به ماهیتی که دارند در مقایسه با بنگاههای صنعتی به سرمایه اولیه به مراتب کمتری نیاز دارند.
حتما این سؤال برای شما نیز به وجود آمده که از کجا متوجه شویم برای راه اندازی استارتاپ به چه میزان سرمایه نیاز داریم؟ در پاسخ به این سؤال باز هم باید به سراغ بیزینس پلن برویم. یکی از بخشهای اساسی طرح تجاری هر کسبوکاری، طرح مالی است. بنابراین در زمان تدوین بیزینس پلن باید حتما تحقیقات مالی دقیقی را انجام دهید.
بعد از انجام تحقیقات برآوردی از هزینههای اولیه به دست خواهید آورد. البته حواستان باشد که برآوردهای شما در ایران صرفا برای مدت زمان کوتاهی اعتبار دارد؛ چرا که قیمتها در همه بازارها به صورت لحظهای در حال تغییر هستند.
از دو حال خارج نیست؛ شما سرمایه مورد نیاز برای ایجاد استارتاپ را در اختیار دارید یا خیر. اگر جزء دسته اول هستید که کار در این مرحله به پایان میرسد و باید به سراغ مرحله بعد بروید. اما اگر در دسته دوم قرار میگیرید، باید به دنبال راههای تأمین مالی باشید.
راه اول که به ذهن خیلیها میرسد، وام بانکی است. اما در واقع این راه، بدترین گزینه موجود است. دریافت وام برای راهاندازی کسبوکار آن هم از نوع استارتاپ اشتباهی مهلک است. آن هم در شرایط فعلی که بانکها در ایران نرخ بهرههای بسیار بالایی مطالبه میکنند.
بهترین راه پیدا کردن سرمایهگذار است. در گام اول خوب به دور و اطراف خود نگاه کنید. آیا در بین خانواده، دوستان و آشنایان کسی هست که بتوان او را وارد بازی کرد؟ اگر نه باید به سراغ سرمایهگذاران خطرپذیر یا فرشته بروید. هنر شما در ارائه ایده خود و متقاعد کردن سرمایهگذار در میزان جذب سرمایه بسیار موثر است. بخاطر داشته باشید که برای موفقیت در این مرحله نیاز به صبر و حوصله زیادی دارید.
راه اندازی استارتاپ به تنهایی تقریبا نشدنی است. بنابراین این فکر را که شما سوپرمن هستید و میتوانید به تنهایی از عهده همه چیز بر بیایید، کنار بگذارید. هر استارتاپ برای موفقیت نیاز به تعدادی نیروی انسانی ماهر و توانمند در حوزههای مختلف دارد. بخاطر داشته باشید که لازم نیست پیدا کردن نیروی انسانی ماهر را به بعد از جذب سرمایه موکول کنید. بلکه میتوانید به موازات مرحله دوم، این مرحله را نیز به پیش ببرید.
بسته به حوزه کاری استارتاپ خود باید برآورد کنید که به چند نفر با چه تخصصهایی نیاز دارید. خوشبختانه اکثر قریب به اتفاق شرکتهای استارتاپی در گامهای ابتدایی متشکیل تیمهای کوچکی هستند. در بسیاری از مواقع میتوانید نیازهای خود را با مشاوره گرفتن برطرف کنید. به عنوان مثال به جای استخدام وکیل حقوقی میتوانید از مشاور متخصص مشورت بگیرید. علاوه بر آن مشاوران مالی گزینه بهتری در مقایسه با مدیران مالی در ابتدای کار شما هستند. بنابراین فقط به فکر جذب نیروی انسانی باشید که صد درصد به حضور آنها نیاز دارید.
هر استارتاپ نیاز به یک دفتر مرکزی و یک سایت اینترنتی در همان ابتدای کار دارد. خوشبختانه با توسعه فضاهای کسبوکار اشتراکی، هزینههای اجاره مکان برای استارتاپها در ابتدای فعالیتشان به طور قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. از طرفی دیگر به جای صرف هزینه زیادی برای خرید املاک و مستغلات میتوانید از داراییها به عنوان سرمایه در گردش نهایت بهرهبرداری را برای توسعه کسبوکار خود ببرید. با وجود این، اگر مشکل تأمین مالی ندارید، قطعا خرید ملک گزینه بهتری در مقایسه با اجاره کردن خواهد بود.
ارتباط استارتاپها با مشتریانشان در بستر اینترنت برقرار میشود. بنابراین نیاز به یک سایت اینترنتی اختصاصی دارید. راهاندازی وبسایت اینترنتی برای کسبوکارهای نوپا نیازمند رعایت دریایی از نکات و استانداردها است که از حوصله این مقاله خارج است. با وجود این به ذکر دو نکته در خصوص سایت اینترنتی اکتفا میکنیم:
در کنار سایت اینترنتی، صفحات اختصاصی کسبوکار خود در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام را نیز راهاندازی کنید. همزمان باید برای طراحی لوگو نیز اقدام کنید.
حتی اگر هیچ علاقهای به بازاریابی ندارید، برای اداره یک استارتاپ موفق باید به صورت تخصصی روی این حوزه وقت بگذارید. ممکن است شما بهترین محصول یا باکیفیتترین خدمات ممکن را ارائه کنید. اما قبل از آنکه موفق به فروش آنها شوید، باید دیگران از کم و کیف محصولات یا خدمات شما مطلع شوند. در غیر این صورت هیچ شانسی برای موفقیت نخواهید داشت.
دیجیتال مارکتینگ به دلیل هزینه کمتر نسبت به روشهای بازاریابی سنتی برای استارتاپها با سرمایه محدود در اولویت قرار دارد. اگر خودتان یا سایر همبنیانگذاران استارتاپ تخصصی در زمینه بازاریابی ندارید، توصیه میکنیم که حتما حداقل یک متخصص بازاریابی را به مجموعه خود اضافه کنید. نتایج تلاشها و سرمایهگذاری شما در بخش بازاریابی به صورت مستقیم روی تداوم حیات استارتاپ اثرگذار است.
در عین حال لازم است که پارامترهای مشخصی برای ارزیابی فعالیتهای بازاریابی در نظر بگیرید. در طول مدت فعالیت تیم بازاریابی و اجرای کمپینهای تبلیغاتی با دقت بالا نتایج را رصد کنید. به طور کلی بازاریابی را به عنوان یکی از اولویتهای اصلی در استارتاپ خود قلمداد کنید.
واداشتن افراد برای دست به جیب شدن و خرید محصولات یا سفارش خدمات شما قطعا نشانه خوبی برای کسبوکارتان است. اما باید توجه داشته باشید که اینجا نقطه پایان تلاشهای شما نیست. از این به بعد باید تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا مشتریان خود را نگه دارید. یکی از دلایل شکست استارتاپها ناتوانی در انجام این ماموریت مهم است.
پایگاه مشتریان خود را پس از راه اندازی استارتاپ بلافاصله ایجاد کنید. واقعیت این است که حفظ و توسعه پایگاه مشتریان رمز و راز پیچیدهای ندارد. فقط کافیست تا خدمات پس از فروش را در بالاترین سطح ممکن به مشتریان خود ارائه کنید. به این ترتیب به مشتری ثابت میشود که شما صرفا به دنبال پول او نیستید. بلکه در یک بازی برد – برد منافع هر دو طرف را دنبال میکنید.
تجربه نشان میدهد که فروش محصولات و خدمات به مشتریان فعلی در مقایسه با جذب مشتریان به مراتب آسانتر است. حتما موضوع ایجاد پایگاه مشتریان را برای تثبیت استارتاپ خود با جدیت دنبال کنید.
بعد از راه اندازی استارتاپ باید خود را برای هر اتفاقی آماده کنید. موانع بر سر راه شما بسیار هستند؛ اما نباید اجازه دهید که این موانع باعث توقف شما شوند. به طور کلی کمتر پیش میآید که یک استارتاپ در مسیر توسعه خود وارد چرخهای روان و بدون دردسر شود. پستیها و بلندیها جزء جدایی ناپذیری از فعالیتهای اقتصادی هستند.
افراد میآیند و میروند. گاهی اوقات تصمیمهای اشتباه میگیرید. با سازمانها و ادارات مختلف از جمله مالیات دست و پنجه نرم خواهید کرد. موانع و محدودیتهای قانونی پیش روی شما قرار میگیرد. رقبا هر روز ترفندهای جدیدی به کار میگیرند. همه این اتفاقات و بسیاری دیگر که نمیتوان به آنها اشاره کرد، در انتظار شماست. خود را برای مواجهه با آنها آماده کنید.
در این مقاله سعی کردیم 7 مرحله اساسی راه اندازی استارتاپ را مرور کنیم. رویکرد ما در این مقاله کمی متفاوت بود. احتمالا متوجه شدید که جای خالی مراحلی که باید برای ثبت قانونی استارتاپ طی کنید را احساس کردید. مراحل اداری و قانونی هر چند سختیهای خاص خود را دارند ولی با کمک یک مشاور حقوقی به راحتی میتوان تمام آنها را پشت سر گذاشت.
آنچه در این مقاله تأکید کردیم، بار اصلی بود که شما به عنوان صاحب کسبوکار نوپا باید به دوش بکشید. اگر جسارت لازم را دارید، جای شما در اکوسیستم استارتاپی کشور خالیست. به میدان بیایید.