برخی از علاقهمندان به راهاندازی استارتاپ گمان میکنند که داشتن ایده تجاری نوآورانه و جذب بودجه برای عملیاتی کردن آن، تمام چیزهایی هستند که برای ایجاد کسبوکار خود نیاز دارد. اما آیا این نصور درست است؟ قطعا خیر؛ آمارها نشان میدهند که حدود 75 درصد استارتاپها شکست میخورند. عوامل مختلفی در ایجاد این آمار دخیل هستند؛ از نداشتن تیم منسجم و متخصص گرفته تا مشکلات مدیریتی از جمله چالشهایی هستند که استارتاپها را از پا در میآورند.
بنابراین وقتی شما در قامت مدیر یک استارتاپ ظاهر میشوید باید خود را برای مقابله با چالشهای احتمالی پیش رو آماده کنید. در ادامه قصد داریم به تعدادی از مهمترین نکات که هر استارتاپ برای قدم گذاشتن در مسیر موفقیت باید رعایت کند را بررسی کنیم. تا پایان ما را همراهی کنید.
دلایل مختلفی برای شکست خوردن استارتاپها میتوان ذکر کرد. در این بین برخی از دلایل بین تعداد بیشتری از استارتاپها مشترک هستند. اخیرا تحقیقی روی 101 استارتاپ شکست خورده در آمریکا انجام شده است. در قالب این تحقیق دلایل اصلی که باعث عدم موفقیت استارتاپها شده، شناسایی شدهاند. همچنین سهم هر یک از دلایل در قالب درصد از 0 تا 100 مشخص شده است. بر این اساس اصلیترین دلایل شکست خوردن استارتاپها عبارتاند از:
· عدم نیاز بازار به کالاها یا خدمات استارتاپ: 42 درصد
· کمبود منابع مالی: 29 درصد
· عدم انتخاب تیم مناسب: 23 درصد
· ناتوانی در رقابت با سایر رقبا: 19 درصد
· قیمتگذاری اشتباه محصولات و خدمات: 18 درصد
· تولید محصولات ضعیف و بیکیفیت: 17 درصد
· نداشتن مدل کسبوکار: 17 درصد
· بازاریابی ضعیف: 14 درصد
· بیتوجهی به مشتریان: 14 درصد
· عدم عرضه محصول در زمان درست: 13 درصد
· موقعیت نامناسب: 9 درصد
· مشکلات قانونی: 8 درصد
وقتی به عوامل شکست خوردن استارتاپها نگاه میکنیم، عدم انتخاب تیم مناسب جایگاه سوم را به خود اختصاص داده است. مدیران استارتاپها مسئول مستقیم انتخاب اعضای تیم برای آغاز کار هستند. تیمی که در کنار هم قرار میگیرند، میتواند زمینهساز پیشرفت استارتاپها شود یا خیلی زود کشتیشان را غرق کند.
این تصور که افراد به مرور زمان تجربه لازم را بدست خواهند آورد، به تنهایی برای جذب افراد در استارتاپها کافی نیست. مجموعهای از مهارتهای نرم و سخت باید در اعضای حاضر در تیم استارتاپی وجود داشته باشد تا به مرور زمان و با کسب تجربه آنها را ارتقا دهند.
مدیر یک استارتاپ با مجموعهای از فعالیتها سروکار دارد. از مدیریت پروژه گرفته تا ارتباط با مشتریان و کارمندان و همچنین رسیدگی به امور مالی تنها بخشی از وظایف بیپایان این جایگاه شغلی است. حفظ کارآمدی با وجود حجم انبوهی از وظایف کار چندان آسانی نیست. برای کمک به تسهیل فرآیند اداره استارتاپها، 6 نکته اساسی را در اینجا مرور میکنیم.
سعی کنید در چرخه مدیریت استارتاپها از استانداردسازی فعالیتها بهره بگیرید. تجربههای موفق موجود در حوزه کاری خود را شناسایی کنید. در کنار آن ایدههای نوآورانه خود را نیز با آنها تلفیق نمایید. به این ترتیب استانداردهای مشخصی برای مدیریت پروژههای پیش رو تعریف کنید. بر این اساس موفق خواهید شد که امور را روی نظم و ترتیب مشخصی در مسیر تعالی و موفقیت هدایت کنید. تعریف استاندارد و موظف کردن نیروی انسانی به رعایت آن، باعث ارتقای بهرهوری و کاهش ضایعات در استارتاپها میشود.
اصلیترین سرمایه هر کسبوکاری، مشتریان آن است. کسانی که حاضر هستند برای خرید محصولات یا خدمات کسبوکارها، دست به جیب ببرند. طبیعی است که مراقبت از این سرمایه ارزشمند برای تمام استارتاپها امری حیاتی است. ارتباط خود با مشتریانتان را به صورت دائمی حفظ کنید. به این ترتیب میتوانید نیازهای آنها را به طور کامل شناسایی کرده و انتظاراتشان را مدیریت کنید. برنامهریزی فعالیتهای کسبوکار خود را در راستای برآورده کردن نیازها و انتظارات مشتریان جهتدهی کنید.
هر استارتاپی برای رشد به مجموعهای از ابزارها نیاز دارد. هر چند که محدودیتهای منابع مالی باعث میشود که دسترسی به برخی از ابزارهای برای استارتاپهای کوچک دشوار شود؛ اما برخی دیگر از ابزارها مانند سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی هستند که در عین کارآمد، هزینه چندانی را نیز به دنبال ندارند. مدیران استارتاپها باید تمام ظرفیتهای مبتنی بر فضای مجازی را برای پیشرفت کسبوکار خود به خدمت بگیرند.
در بالا اشاره کردیم که بازاریابی ضعیف یکی از دلایل مهم شکست استارتاپها است. سعی کنید حتما دیجیتال مارکتینگ را به عنوان ابزاری ویژه برای تبلیغات و معرفی محصولات و خدمات به مخاطبان به کار بگیرید.
نوآوری محصول فضای باز است. از طرفی بر همگان روشن است که حیات استارتاپها با نوآوری گره خورده است. مدیران یک استارتاپ در عین برقرار کردن نظم در فضای کاری باید اجازه شکوفایی توانمندیها را به نیروی انسانی بدهند. اعضای تیم استارتاپی باید بتوانند آزادانه نظرات و افکار خود را در جمع مطرح کنند. در قالب جلسات هماندیشی میتوان این افکار و ایدهها را پختهتر کرد. به این ترتیب تداوم خلاقیت در اداره استارتاپها امکانپذیر میشود. ایجاد فضای باز و حراست از آن یکی از وظایف مهم مدیران استارتاپها است.
در بالا کمبود منابع مالی را به عنوان دومین عامل شکست استارتاپها ذکر کردیم. استارتاپهای کوچک معمولا سرمایه لازم برای پیشبرد برنامههایشان را در اختیار ندارند. تأمین مالی این مجموعهها عمدتا از طریق جذب سرمایهگذاران صورت میگیرد. برنامهریزی برای مصرف منابع مالی در استارتاپها از جمله وظایف مهم مدیران است. آنها باید بتوانند مدیریت درستی بین چرخه منابع مالی در کوتاه مدت و بلند مدت اعمال کنند. طبیعی است که انجام این مهم بدون داشتن سواد مالی چندان امکانپذیر نیست.
مدیر استارتاپ نباید به طور مستقیم در اجرای وظایف هر یک از بخشهای کسبوکار خود ورود کند. اما چتر نظارتی او باید بر تمام بخشها گسترده شود. تنها در این صورت است که صحت و سقم فعالیتها در بلند مدت تضمین خواهد شد. اعمال روشهای نوآورانه نظارت و همچنین تشویقها و جریمههای هوشمند برای کارکنان میتواند در کمک به پیشبرد هر چه بهتر امور در استارتاپها کمک کند.
در این مقاله به بحث و بررسی در ارتباط با برخی از مهمترین وظایف مدیران استارتاپها پرداختیم. در پایان لازم است که یک نکته مهم را مورد اشاره قرار دهیم. سعی کنید در جایگاه مدیر استارتاپ از تجربیات دیگران نهایت استفاده را ببرید. در این مسیر از گرفتن مشاوره و راهنمایی از افراد کاردان و متخصص هیچ ابایی نداشته باشید. به این ترتیب میتوانید از بروز بسیاری از اشتباهات جلوگیری کنید و در نتیجه کسبوکار خود را در قامت استارتاپهای موفق، معرفی کنید.