استارتآپها معمولا شرکتهای جوانی هستند که برای توسعه یک محصول یا خدمات منحصربهفرد و جذاب برای مشتریان و همچنین ارائه آن به بازار تأسیس شدهاند. در واقع استارتآپها کسبوکارهایی هستند که میخواهند با ایده و عملکرد خود، جهان را تغییر دهند! بنیانگذاران استارتآپ رویای برآورده کردن محصولی را به جامعه هدیه میدهند که به آن نیاز دارد، اما هنوز ساخته نشده است. ایجاد ارزشهای چشمگیر که منجر به عرضه اولیه عمومی (IPO) و بازگشت سرمایه نجومی میشود.
کسانی به سمت ایجاد استارتاپ جذب میشوند که علاقهمند به کارآفرینی باشند. این موضوع علاوه بر علاقه اولیه فرد به کارآفرینی، به تخصص و سرمایه نیز احتیاج دارد. به بیان دیگر، راهاندازی استارتاپ نوعی دانش است که به آگاهی از تکنیکها و اصول خاص خود نیاز دارد.
نیل بلومنتال، بنیانگذار و مدیر عامل واربی پارکر، معتقد است «استارتاپ، شرکتی است که به دنبال راه حل برای مشکلی است که تاکنون حل نشده و تضمینی هم برای پیدا شدن راه حل وجود ندارد.»
برخی معتقدند اولین قدم برای ایجاد استارتاپ، داشتن ایده جذاب است. لازم به ذکر است که لزوماً همه ایدهها به مرحله عمل نمیرسند؛ در نتیجه همه استارتاپها هم به موفقیت نمیرسند. به همین دلیل، ما در این مقاله قصد داریم تا عوامل موثر بر موفقیت یک استارتاپ را بررسی کنیم. پس با ما همراه باشید.
اکنون که با مفهوم استارتاپ آشنا شدیم، میخواهیم بدانیم استارتاپ های موفق چه ویژگیهایی دارند؟
ما برای آنکه بتوانیم به موفقیت در یک استارتاپ امیدوار باشیم، باید مراحل زیر را پشت سر بگذاریم:
اولین مرحله برای داشتن یک استارتاپ موفق، برخورداری از دانش و تخصص لازم است؛ درست است که تنها با در دست داشتن یک ایده میتوان برای راهاندازی کسب و کار اقدام کرد ولی برای داشتن استارتاپ موفق کافی نیست.
دومین مرحله، داشتن تعهد و باور به کسب و کار خود است؛ فردی که تصمیم به راهاندازی یک شرکت دارد، باید این نکته را در نظر داشته باشد که مخصوصاً در اوایل کار نمیتوان انتظار دستیابی به سود بالا را داشت. علاوه بر این، باید زمان زیادی را به کار خود اختصاص دهد. گاهی ممکن است مجبور شود روزها کمخوابی یا حتی بیخوابی را تحمل کند تا بتواند به این مسیر ادامه دهد.
سومین مرحله، برخورداری از یک ایده جذاب است که قابلیت تجاری شدن داشته باشد؛ افراد برای آنکه بتوانند یک استارتاپ موفق داشته باشند، باید علاوه بر کسب دانش مربوطه و داشتن تعهد و قاطعیت در این مسیر، از یک ایدهای برخوردار باشد که قابلیت اجرایی داشته باشد. از آنجایی که ممکن است در این مسیر موانع و مشکلات زیادی باشد، یک کارآفرین موفق باید بتواند از ایده خود دفاع کند.
چهارمین مرحله، آگاهی از قابلیتهای خود و در نظر گرفتن تواناییهایی است که به آنها نیاز داریم؛ فرد پس از آنکه متوجه تواناییهای خود و نیازهای استارتاپ شد، باید از کسانی که واجد مهارتهای لازم هستند کمک بگیرد. در واقع در این مرحله فرد باید برای افراد سهیم در استارتاپ و مهارتهای لازم برنامهریزی مشخص داشته باشد.
در پنجمین مرحله، کارآفرین یا کارآفرینان باید به دنبال جذب سرمایه برای تامین هزینههای استارتاپ خود باشند؛ هیچ تضمینی وجود ندارد که یک استارتاپ به موفقیت برسد؛ گاهی ممکن است در اوایل کار افراد حتی از جیب خود هزینه کنند تا مدتی بعد بتوانند به سود دست پیدا کنند، ولی بسیار مهم است که برای تامین هزینههایی مانند حقوق کارمندان، خدمات، تبلیغات و استهلاک دستگاههای مورد نیاز سرمایه اولیهای در اختیار باشد.
برخی مشاوران استارتاپها معتقدند سرمایه اولیه شامل هزینههای ۶ ماه اول شکلگیری کسب و کار است. یکی از راههای کاهش هزینههای مصرفی، استفاده از فضای کار اشتراکی است. افراد با استفاده از این فضاها میتوانند هزینههای مربوط به محل کار خود را به شکل چشمگیری کاهش دهند.
گاهی اوقات، افراد نه از سرمایه اولیه برخوردار هستند و نه قادر به دریافت وام؛ آیا در این شرایط باید ناامید شوند و قید تشکیل استارتاپ را بزنند؟ قطعاً خیر! اگر کارآفرین نتواند از پس هزینههای تشکیل کسب و کار خود برآید، باید به سراغ جذب سرمایهگذاران برود؛ گاهی دولتها بودجهای را به استارتاپها تخصیص میدهند ولی اگر این شرایط نیز برقرار نبود، فرد میتواند ضمن مراقبت از به سرقت نرفتن ایده خود، از شرکتهای شتابدهنده کمک بگیرد؛ به سراغ آن دسته از سرمایهگذارانی برود که قابل اعتماد هستند و در زمینه سرمایهگذاری بر استارتاپها نیز تجربه لازم را دارند.
در این شرایط، «قابل دفاع بودن ایده» که در مرحله سوم به آن اشاره کردیم به کمک کارآفرین میآید؛ چراکه او باید بتواند سرمایهگذار را قانع کند که ایدهاش ارزش صرف هزینه لازم را دارد. اگر سرمایهگذار قانع شد، با کارآفرین به توافق میرسد که همه یا بخشی از ایده را بخرد و در سود و یا حتی زیان این پروژه با یکدیگر شریک شوند.
مراحلی که ذکر شد، همه از مراحل لازم برای دستیابی به یک استارتاپ موفق هستند. گاهی ممکن است فرد حتی با وجود انجام این مراحل نیز نتواند استارتاپ موفقی داشته باشد؛ در این شرایط، کمک گرفتن از کسانی که تجربه بالایی در این زمینه دارند میتواند اثربخش باشد. نکتهای که در تمام این مسیر باید کارآفرینان به آن توجه داشته باشند این است که اگر ایده قابل دفاعی داشته باشند، با صبر و پشتکار میتوانند به موفقیت برسند. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد!