کسبوکارها بر اساس عوامل مختلفی در چندین گروه طبقهبندی میشوند. میزان سرمایهگذاری، تعداد نیروی کار و … از جمله مهمترین معیارهای دستهبندی بنگاههای اقتصادی به شمار میروند. در این مقاله قصد داریم به معرفی کسبوکارهای کوچک بپردازیم. کسبوکارهایی که هر چند با سرمایههای اندک شکل میگیرند؛ اما سهم قابل توجهی در توسعه اقتصادی و اشتغالزایی در کشور دارند. در ادامه با ما همراه باشید تا به تحلیل و بررسی بیشتر در این زمینه بپردازیم.
کسبوکارهای کوچک دارای مالکیت واحد و انحصاری هستند. مالک یا مالکان در این کسبوکارها همه چیز را تحت کنترل دارند. این دسته از کسبوکارها عمدتا به صورت محلی و منطقهای فعالیت میکنند. البته به لطف توسعه فضای مجازی و زیرساختهای ارتباطی امکان ارسال خدمات و محصولات خود را به مناطق دوردست نیز پیدا کردهاند.
تعداد نیروی کار در کسب و کارهای کوچک مقیاس به مراتب کمتر از صنایع بزرگ است. در گذشته نقش ماشین آلات در کسبوکارهای کوچک بسیار محدود بود؛ اما در حال حاضر بسیاری از کسبوکارهای کوچک مقیاس نیز به سمت اتوماسیون حرکت کردهاند. به عنوان مثال یک مغازه نانوایی را در نظر بگیرید. کمتر از یک دهه قبل حداقل 3 نفر در هر مغازه نانوایی باید حضور پیدا میکردند. این در حالی است که به لطف دستگاهها و ماشین آلات خودکار، در برخی از مغازههای نانوایی تنها یک نفر فعالیت میکند.
کسبوکارهای کوچک از انعطافپذیری بالاتری در مقایسه با صنایع بزرگ برخوردار هستند. به همین دلیل در برابر تغییرات ناگهانی خیلی سریعتر خود را تطبیق میدهند و با شرایط سازگاری پیدا میکنند.
بارها مشاهده میشود که مفهوم کسب و کار کوچک با استارتاپ به جای یکدیگر به اشتباه استفاده میشوند. این در حالی است که اساسا مفاهیم کاملا مستقل و مجزایی از یکدیگر هستند. از جمله مهمترین تفاوتهایی که میتوان بین استارتاپها و کسبوکارهای کوچک برشمرد، عبارتاند از:
استارتاپها بر پایه نوآوری شکل میگیرند و به حیات خود ادامه میدهند. معمولا این جمله را از زبان استارتاپها به دفعات میشنویم که محصولات یا خدمات منحصربهفرد ارائه میکنند. در حالی که کسبوکارهای کوچک هیچ ادعایی در این خصوص ندارند. یک رستوران، آرایشگاه، نانوایی، سوپر مارکت و … نیازی به نوآوری برای فعالیت ندارد. در حالی که در استارتاپها نوآوری از همهچیز مهمتر است.
کسب و کار کوچک معمولا دامنه فعالیت محدوده و محلی دارد. حتی اگر شعبههای مختلفی از یک رستوران در سطح شهرهای مختلف ایجاد شود، باز هم فعالیت هر شعبه در محدوده مشخصی انجام میگیرد. این در حالی است که استارتاپها مرز و محدوده مشخصی پیش روی خود احساس نمیکنند. تا هر جایی که امکان پیشرفت در حوزه فعالیت وجود داشته باشد، استارتاپها دامنه فعالیتشان را توسعه میدهند.
کسب و کار کوچک از همان روز اول با هدف کسب سود و درآمدزایی شکل میگیرد. هیچ سقف و محدودیتی نیز برای میزان سود دریافتی لحاظ نمیشود. در حالی که برای یک استارتاپ کسب سود در همان ابتدای کار به عنوان اولویت شناخته نمیشود. بلکه ممکن است چند ماه تا چند سال طول بکشد که یک استارتاپ طعم شیرین سود کردن را بچشد. اما بعد از قرار گرفتن استارتاپها روی ریل توسعه و پیشرفت، هیچ چیزی جلودار سیل درآمد به سمت آنها نیست.
برای راهاندازی کسب و کار کوچک معمولا از سرمایه شخصی استفاده میشود. نهایتا بانکها به عنوان گزینه دیگری هستند که میتوان برای تأمین مالی به میزان اندکی برای کسب وکارهای کوچک رویشان حساب کرد. در حالی که برای استارتاپها معمولا جذب سرمایهگذار در اولویت تأمین مالی قرار دارد. آنها پس از آماده کردن طرح تجاری خود مشغول مذاکره با سرمایهگذاران میشوند. اصطلاحاتی مانند سرمایهگذاران فرشته و خطرپذیر مفاهیمی هستند که صرفا در حوزه استارتاپ موضوعیت پیدا میکنند.
در کسب و کار کوچک فناوری حرف اول را نمیزند. البته این نکته به هیچ عنوان به معنی آن نیست که هیچ گونه فناوری در این کسبوکارها دخالت ندارد. در مقابل استارتاپها قرار دارند که حیاتشان کاملا وابسته به فناوری است. بسیاری از استارتاپها محصولات یا خدمات مبتنی بر فناوریهای نو و خلاقانه در اختیار مشتریانشان قرار میدهند. علاوه بر آنها همواره به دنبال استفاده از فناوریهای جدید برای توسعه فعالیتهای خود هستند.
آمارها نشان میدهد که حدود 32 درصد از کسبوکارهای کوچک در 3 سال اول فعالیت با تعطیلی رو به رو میشوند. در حالی که این آمار برای استارتاپها تا حدود 90 درصد افزایش پیدا میکند. بنابراین با مقایسه همین دو عدد به وضوح مشخص میشود که ریسک راهاندازی کسبوکارهای کوچک در مقایسه با استارتاپها به مراتب کمتر است.
وقتی یک آرایشگاه تاسیس میکنید، ساعت کاری مشخصی برای خود در نظر میگیرید. علاوه بر آن میتوانید در روزهای خاصی کسبوکار خود را تعطیل کنید. این در حالی است که چیزی به نام تعطیلی برای استارتاپها موضوعیت ندارد. وقتی یک استارتاپ راهاندازی میکنید، باید تا سالهای تمام وقت و زندگی خود را صرف اداره و سرپا نگه داشتن آن کنید. بنابراین کسب و کار کوچک در مقایسه با استارتاپ تداخل کمتری با زندگی شخصی شما خواهد داشت.
پاسخ این سؤال مثبت است. علی رغم تمام تفاوتهایی که برای کسب و کار کوچک و استارتاپ برشمردیم، این امکان وجود دارد که آنها به یکدیگر تغییر وضعیت دهند. نقش صاحبان کسبوکارها در این اتفاق بسیار کلیدی است. بنابراین باید حتما نیم نگاهی نیز به این موضوع مهم در زمان راهاندازی کسبوکار داشته باشید. هر مسیری را که انتخاب میکنید، به معنی آن نیست که دربهای مسیر دیگر را به روی خود بستهاید.
در این مقاله بررسی کردیم که کسب و کار کوچک چیست و چه تفاوتی با استارتاپ دارد. درک این تفاوتها برای تمام کسانی که قصد راهاندازی کسبوکار دارند، حیاتی است. به نظر شما چه تفاوتهای دیگری بین استارتاپها و کسبوکارهای کوچک وجود دارد؟ نظرات خود را در این زمینه با ما در میان بگذارید.