اسکیل آپ چیست و چه تفاوت‌هایی با استارتاپ دارد؟


امروزه با دیجیتالی شدن دنیا، کسب و کارها نیز دچار تحول عظیمی شده‌اند. با پیشرفت‌های تکنولوژیکی در عصر اینترنت، شرکت‌های مختلف نیز در روند کار خود تغییراتی را ایجاد کرده‌اند. مثلاً وقتی کلمه «استارت‌آپ» را می‌شنویم، بلافاصله ذهنمان به سمت کارآفرینان جوان با ایده‌های خلاقانه، نوآوری‌های جدید در فناوری مختلف و موضوعاتی ازاین‌قبیل می‌رود. اما آیا در مورد اسکیل آپ چیزی می‌دانید؟ امروز قصد داریم در این مقاله درباره این شرکت‌ها که در چند سال اخیر به رشد قابل‌توجهی دست پیدا کرده‌اند و تفاوت‌های آن با استارتاپ‌ها صحبت کنیم.

اسکیل آپ چیست؟

استارتاپ را می‌توان به عنوان یک شرکت جدید با برنامه‌های رشد بزرگ بدون محدودیت جغرافیایی تعریف کرد. آنها هنوز در حال آزمایش چیزهایی مانند تقسیم‌بندی، هزینه‌های جذب مشتری و ویژگی‌های محصول هستند؛ اما اسکیل آپ تعریف متفاوت‌تری دارد. بر اساس گفته‌های سازمان همکاری اقتصادی و توسعه جهانی شرکت‌هایی که در سه سال مالی متوالی با نرخ سالانه بیش از 20 درصد از نظر گردش مالی یا تعداد کارمندان رشد کرده‌اند، اسکیل آپ نامیده می‌شوند.
این سازمان همچنین به این موضوع اشاره دارد که اسکیل آپ که باید با حداقل 10 کارمند شروع شود، سبب شده تا این شرکت‌ها یک قدم جلوتر از استارتاپ ها قرار بگیرند، شانس بیشتری برای تثبیت جایگاه خود در بازار کار داشته باشند و هنگام مواجهه با بحران انعطاف‌پذیرتر عمل کنند. مدل کسب و کاری اسکیل آپ به طرز قابل‌توجهی در سراسر جهان به ویژه در کشورهایی مانند ایالات متحده، چین و بریتانیا در حال گسترش است.

تفاوت‌های استارتاپ و اسکیل آپ

وقتی صحبت از تعریف کسب و کارهای مربوط به حوزه فناوری می‌شود اصطلاح استارتاپ لغتی است که بارها آن را حتی خارج از محافل فناوری شنیده‌ایم. اسکیل آپ نیز درواقع نوع بالغ‌تری از استارتاپ است که بسیاری از شرکت‌ها از این اسم استفاده نمی‌کنند. این کار می‌تواند به این دلیل باشد که این شرکت‌ها و حتی شرکت‌های بسیار موفق، می‌خواهند هویت خود را به عنوان یک استارت‌آپ حوزه فناوری حفظ کنند.

استارتاپ بودن خیلی خوب است و مردم ایده کارکردن برای آن را دوست دارند. بااین‌حال، برخی دیگر اسکیل آپ‌ها را به استارتاپ‌ها ترجیح دهند، زیرا آنها سرمایه‌گذاری با ریسک کمتری هستند. در هر صورت، چه یک کارآفرین نوپا باشید که به دنبال اعتبار بخشیدن به یک ایده جدید بوده و یا یک بنیان‌گذار موفق که خواهان رشد شرکت خود است، ضروری است بدانید که چه چیزی یک استارتاپ را به یک اسکیل آپ و یک اسکیل آپ را به یک شرکت موفق تبدیل می‌کند. به همین خاطر در ادامه ما چند تفاوت اصلی بین این دو را آورده‌ایم که عبارت‌اند از:

تناسب بین محصول و بازار

تفاوت اصلی بین یک استارتاپ و یک اسکیل آپ در مرحله‌ای است که آنها در مسیرهای مربوط به خود طی می‌کنند. درحالی‌که اسکیل آپ‌ها بر تناسب بین محصول و بازار مصرف تسلط پیدا کرده‌اند، استارتاپ‌ها هنوز در مراحل ابتدایی این مسیر مانند آزمایش ویژگی‌ها، تقسیم‌بندی مشتری و هزینه‌های جذب هستند. مدل عملکرد اسکیل آپ‌ها به این صورت است که باید حتماً از لحاظ اقتصادی حتی در شرکت‌های کوچک به شیوه‌ای پایدار به جایگاهی ثابت دست پیدا کنند.
این بدین معناست که یک اسکیل آپ می‌داند اگر n میلیون تومان سرمایه داشته باشد m میلیون تومان هم بازگشت سرمایه خواهد داشت. به دست‌آوردن این نسبت یکی از اصلی‌ترین مواردی است که یک شرکت خواهان رشد و پیشرفت باید آن را بداند. زیرا با دانستن آن می‌توانند سرمایه‌هایی که دارند یا جذب می‌کنند را برای استفاده در کارهای بزرگ‌تر برنامه‌ریزی کنند. این در حالی است که استارتاپ‌ها به دلیل عدم‌قطعیت در مورد ارزش بازارشان، هنوز باید زمان و منابع خود را بدون اطمینان داشتن از اینکه چه چیزی واقعاً کار می‌کند، سرمایه‌گذاری کنند.

نقش اعضای تیم و سلسه‌مراتب

زمانی که یک کسب و کار تازه شروع به کارکرده است قاعدتاً همه افراد تیم باید همه کارها را انجام داده و به اصطلاح همه‌فن‌حریف باشند. اما زمانی که استارتاپ به اسکیل آپ تبدیل می‌شود، تعداد اعضای تیم بیشتر شده و کارمندان جدیدی استخدام می‌شوند که در میان این کارکنان افراد با تخصص‌های مختلف برای فعالیت در بخش‌های مخصوص وجود دارد تا بتواند شرکت را توسعه دهند؛ بنابراین استخدام‌ها تخصصی‌تر خواهد شد. به عنوان‌مثال، در استارتاپ ممکن است فقط یک نفر مسئول فروش و بازاریابی باشد، اما در اسکیل آپ منابعی برای استخدام تیم‌های مجزا از کارشناسان فروش و بازاریابی وجود خواهد داشت و به نوعی یک هرم سازمانی تشکیل می‌شود.

منابع مالی

جای تعجب نیست که استارتاپ‌ها و اسکیل آپ‌ها از نظر تأمین مالی و سرمایه‌گذاری بسیار تفاوت دارند. استارت‌آپ‌های فناوری معمولاً یا هیچ بودجه‌ای ندارند و یا گاهی اوقات، برای پروژه‌ها خطرپذیر و مهم شرکت سرمایه‌گذاری می‌کنند.
اما برای اسکیل آپ این موضوع فرق می‌کند. سرمایه‌گذاری در اسکیل آپ یک بخش جدانشدنی بوده و از آن به عنوان معیاری برای تعریف صحیح شرکت یاد می‌شود. در استارتاپ‌ها اعداد و ارقام چیزی بین چند ده میلیون تا چند صد میلیون است؛ در حالی که در مرحله اسکیل آپ از چند صدمیلیونی تومان تا چند میلیارد را شامل می‌شود. به طورکلی، اگر یک شرکت فناوری بتواند اعتبار بیشتری نسبت به شرکت‌های دیگر به سرمایه‌گذاران ارائه دهد، به درستی می‌توان آن را یک اسکیل آپ نامید.

عدم ریسک‌پذیری

یکی دیگر از تفاوت‌های عمده بین یک استارتاپ و یک اسکیل آپ این است که چقدر این شرکت‌ها ریسک‌گریز هستند. در واقع هرچقدر یک کسب و کار کوچک‌تر و تازه‌کار باشد می‌تواند بدون ترس از نارضایتی مشتری با سرعت بیشتری تغییرات بزرگی را ایجاد کند. این موضوع برای استارتاپ‌ها نیز صدق کرده به طوری که می‌توانند به راحتی مدل کسب و کار، محصول و یا حتی بازارهای عرضة خود را تغییر دهند و آزمایش‌وخطا کنند تا به نتیجه خوبی برسند؛ اما این کار برای اسکیل آپ‌ها به سادگی استارتاپ‌ها نخواهد بود. در واقع اسکیل آپ‌ها از تناسب بین محصول بازار سود می‌برند، حتی مشتریان یک اسکیل آپ نیز انتظار تغییر در محصولات شرکت را ندارند؛ بنابراین نمی‌توانند شانس زیادی دررابطه‌با ایده‌های جدید داشته باشند.

سیستم‌ها و فرایند

همان‌طور که قبلاً مشخص کرده‌ایم، در محیط‌های استارتاپ‌ها معمولاً افراد سه یا چهارنفره تیم تمامی مسئولیت‌ها را انجام داده و این فراتر از نقش‌های شغلی در فرایند کلی شرکت است. اما زمانی که کسب و کار گسترش می‌یابد، باید این فرایندها مشخص شوند و مدام برای بهبود تحت نظارت قرار داشته باشند تا کارهای روزمره شرکت مانند تولید محصول، تعامل با مشتریان و … به صورت درست و بدون خطا انجام شوند؛ بنابراین یک تفاوت مهم بین استارتاپ و اسکیل آپ، مستندسازی کارها به صورتی که بتوانند توسط همکاران جدید هم تکرار شوند است. پس از سیستم سازی درست که بخش جدانشدنی اسکیل آپ است می‌توان به محصولات باکیفیت و خدمات با افزایش مشتریان در اندازه‌های قابل‌قبول رسید.

چگونه یک استارتاپ به اسکیل آپ تبدیل می‌شود؟

ممکن است یک استارتاپ حتی تا ده سال پس از تأسیس همچنان یک استارتاپ باقی بماند درحالی‌که برخی دیگر در یک سال می‌توانند به اسکیل آپ تبدیل شوند. لازمه جهش از استارتاپ به اسکیل آپ یک تغییر اساسی در طرز فکر، استراتژی و طراحی سازمانی است. در واقع این انتقال یک چالش منحصربه فرد است که بیشتر نقاط آسیب‌پذیر داخلی شرکت را آشکار کرده و فرصت‌هایی را برای رشد تصاعدی فراهم می‌کند. این در حالی است که برای رسیدن به این مرحله باید به چندین اصل توجه کنید:

رسیدن به تناسب در بازار سود

مراحل تبدیل‌شدن به اسکیل آپ با اولین نشانه مناسب بودن بازار محصول آغاز خواهد شد. به عبارت دیگر، سرمایه‌گذاری‌ها باید به دنبال و رسیدن به یک بازار با سود مناسب باشند. این فرایند نه تنها باعث ایجاد محصولی دلخواه مشتریان می‌شود، بلکه شرکت این کار را به گونه‌ای انجام خواهد داد که خود نیز به سود پایدار دست پیدا کند. اسکیل آپ با ایجاد تعامل بین درآمدها، هزینه‌ها و سود یک دوام اقتصادی را برای شرکت تعیین می‌کند. در نهایت با تبدیل استارتاپ به اسکیل آپ پایه‌ای محکم برای داشتن رشد پایدار به وجود آمده که توانایی مقابله با نوسانات اقتصادی، رقابت و نیازهای مشتری را کسب کرده است.

سازمان بندی برای اسکیل آپ

همان‌طور که شرکت در مسیر رشد و پیشرفت است، سازمان نیز باید رشد کند. در حقیقت رویکرد درونی باید به مدلی ساختاریافته‌تر و تخصصی‌تر تبدیل شود. این تحول شامل ایجاد تیم‌هایی جهت فروش، بازاریابی، منابع انسانی، امور مالی، محصول و غیره باشد. به طورکلی اسکیل آپ نیازمند سیستم‌های کارآمد برای رسیدگی به تقاضای افزایش‌یافته مشتری بدون به خطر انداختن کیفیت یا رضایت آنها است. پس اگر می‌خواهید پیشرفتی سریع را تجربه کنید، بهینه‌سازی گردش کار و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های مرتبط با اسکیل آپ ضروری است. برای این کار می‌توانید با پیاده‌سازی سیستم‌های قوی مدیریت ارتباط با مشتری یا استفاده از زیرساخت‌های خود جهت اطمینان از ارائه خدمات پشتیبانی کنید.

اندازه‌گیری، تجزیه، تحلیل و تکرار

شاخص‌های کلیدی عملکرد اطلاعات ارزشمندی را در مورد درستی عملکرد اسکیل آپ به شما ارائه می‌دهند. اما ابتدا، تعیین و ردیابی معیارهای مناسب بسیار مهم است. اکنون، سودآوری، حفظ مشتری، سهم بازار و کارایی عملیاتی باید تمرکز شما باشد. تغییر در این معیارها می‌تواند بینش‌های مهمی را در مورد مسیری که شرکت شما در حال طی‌کردن است ارائه دهد. تجزیه و تحلیل روند و تجزیه و تحلیل پیش‌بینی نیز به کشف اطلاعات بیشتر کمک می‌کند. پس از اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل، مهم‌ترین مرحله تکرار است. تکرار این کار یک حلقه بازخورد ایجاد کرده که به شما این امکان را می‌دهد با اطلاعات جدید سازگار شوید، از اشتباهات درس بگیرید و فرصت‌ها را به موقع از آنها استفاده کنید.

داشتن یک مدیریت قوی

در مسیر تبدیل یک استارتاپ به اسکیل آپ، یکی از وظایف اصلی این است که مطمئن شوید رهبری تیم مجهز به قابلیت‌های لازم برای هدایت پیچیدگی‌های عملیات مقیاس‌بندی است. همان‌طور که یک شرکت در حال انتقال به اسکیل آپ است، رهبران باید متخصصانی باشند که می‌توانند مالکیت حوزه‌های عملکردی خود را به دست بگیرند و بینش‌های استراتژیک را برای تصمیم‌گیری صحیح و اثربخشی فعالیت‌ها ارائه دهند.

سخن پایانی

با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان گفت زمانی که یک استارتاپ در حال طی کردن مراحل اولیه ورود کالا به بازار مناسب و تأمین بودجه خود است، اسکیل آپ مقدمات محصول خود را در بازار مستقر کرده است و در راه افزایش خود است. باتوجه‌به این موضوع حال می‌توانید برای توسعه کسب و کار خود و تبدیل شدن آن به یک اسکیل آپ موفق قدم‌های بزرگی را بردارید و تجارت خود را برای پیشرفت آماده کنید.

برندسازی شخصی برای زنان؛ بهترین روش‌های انجام و باید نباید‌های آن

به صورت کلی توسعه برندسازی شخصی برای زنان دشوار است. این موضوع به دلیل...

۱۵ مرداد ۱۴۰۱

تاریخچه رشد استارتاپ اسپاتیفای از فضای کار اشتراکی تا به الان

یکی از استارتاپ‌های بسیار موفق و شناخته شده، استارتاپ اسپاتیفای است که...

۱۷ دی ۱۴۰۱

تأثیر فضای کار اشتراکی بر هویت حرفه‌ای کارمندان

همانطور که گفتیم، یکی از دلایل اصلی برای فعالیت کسب و کارها در فضای کا...

۱۸ بهمن ۱۴۰۱

مراحل برگزاری رویداد؛ چگونه یک رویداد برگزار کنیم؟

صاحبان کسب و کار برای آنکه بتوانند استارت آپ خود را گسترش دهند و از نظ...

۲۲ خرداد ۱۴۰۳