بخش منابع انسانی در واقع قسمتی از یک کسب و کار است که وظیفه آن یافتن، غربالگری، استخدام و آموزش متقاضیان متناسب با یک شغل است. همچنین برنامههای کارکنان یک سازمان نیز توسط این بخش مدیریت میشوند. منابع انسانی در قرن بیست و یکم نقشی کلیدی در کمک به شرکتها برای مواجهه با تغییرات محیط کسب و کار را ایفا میکنند.
بخش منابع انسانی صرفنظر از اندازه هر سازمانی، جزء ضروری هر کسب و کاری به حساب میآید و وظیفه آن به حداکثر رساندن بهرهوری کارکنان و محافظت از شرکت در برابر هرگونه مشکلی است که ممکن است در نیروی کار ایجاد شود. مسئولیتهای منابع انسانی شامل آنالیز غرامت و مزایا، استخدام و بهروز نگه داشتن قوانینی است که ممکن است بر شرکت و کارکنان آن تأثیر بگذارد.
اصطلاح منابع انسانی به افرادی اطلاق میشود که نیروی کار یک شرکت یا سازمان را در دنیای تجارت، به سمتی هدایت میکنند که موجب ایجاد انگیزه در کارکنان برای ماندن در سازمان باشد. همانطور که اشاره شد منابع انسانی بخشی است که مسئول توسعه سیاستهای محل کار و مدیریت مزایای مربوطه به کارکنان خواهد بود.
منابع انسانی نامی است که بسیاری از شرکتها به بخش داخلی یا خارجی میدهند و وظایفی به آنها داده میشود که شامل توضیح نحوه رفتار یک شرکت با کارکنان یا نحوه مشارکت کارکنان در محل کارشان است. هدف بخش منابع انسانی ایجاد محیطی رضایتبخش، مولد و سالم با حفظ زیرساختهای اداری با کیفیت بالا است که به معنای استفاده از منابع، اعم از افراد، فناوری یا خدمات، برای یادگیری و برآوردن نیازها و خواستههای کارکنان است.
شرکتها به متخصصانی نیاز دارند که قادر به ایجاد و اجرای سیاستهایی باشند که محیط کار ایمن و مطابق با الزامات قانونی را حفظ کنند. برای این موضوع هر شرکتی در تصمیمگیری در مورد گستردگی بخش منابع انسانی خود، یعنی اینکه بخواهد اجرای وظایف اصلی منابع انسانی را به شخص ثالث برونسپاری کند یا یک بخش داخلی مسئول آن باشد، انعطافپذیری دارد.
مدیریت منابع انسانی یک اصطلاح کلی است که توسعه و مدیریت کارکنان در یک سازمان را با هدف افزایش اثربخشی آن توصیف میکند. گاهی مدیریت منابع انسانی، مدیریت کارکنان یا مدیریت استعداد نیز نامیده میشود؛ البته همه این اسامی به فرایند نظارت بر سرمایه انسانی (کارکنان) اشاره میکنند.
با شروع دهه 1980، فشارهایی برای ایجاد ابتکارات استراتژیک در بخشهای منابع انسانی وجود داشت. این فشارها برای تایید روشهایی برای تأثیر در مسائل مربوط به کارکنان بر موفقیت تجاری بلندمدت یک شرکت بود. بعد از این فشارها، بخش منابع انسانی استراتژیهای مدیریت منابع انسانی را اتخاذ میکند که در آن معمولا نقش فعالتری در بهبود نیروی کار سازمان ایفا میشود و این بخش ممکن است فرآیندها، رویکردها و راهحلهای تجاری مختلفی را به مدیریت توصیه کند.
شرکت گوگل یکی از نمونههای سازمانی است که از طریق بخش منابع انسانی رویکرد فعالتری را برای روابط کارکنان خود اتخاذ کرده است و مزایای بسیاری را به کارمندان ارائه میدهد. دفتر مرکزی شرکت نیز دارای طیف گستردهای از امکانات برای کارمندان از جمله مراکز سلامتی، سرگرمی و بخشهای متفرقه است که موجب شده کارمندان روحیه بهتری در فضای کاری را تجربه کنند.
برای انجام وظایف و انجام کار در سازمانها به افراد و نیروی کار انسانی مجرب نیاز است. به همین دلیل یکی از وظایف اصلی در مدیریت منابع انسانی، استخدام نیروی انسانی متناسب با شرایط است. داشتن کارکنان کارآمد شامل کل فرآیند استخدام و شناسایی افراد مستعد خواهد بود. در ادامه در بررسی عملکرد کارکنان برای به حداکثر رساندن بهره وری، چهار مرحله اصلی وجود دارد که به توضیح آن میپردازیم.
این طرح به مدیریت منابع انسانی اجازه میدهد تا بررسی کند بر اساس حقوق و مزایایی که میخواهد به افراد ارائه شود، چند نفر باید استخدام شوند.
انجام کار تیمی در محیط کار روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا افراد با پیشینههای مختلف در نیروی کار وجود دارند و نیاز است که این افراد به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
در این مرحله با افراد مصاحبه میشود و بسته به شرایط، افراد متناسب هر حوزه انتخاب میشوند.
این مرحله شامل استخدام افراد مناسب انتخابشده برای هر حوزه است.
هر سازمانی سیاستهایی برای تضمین عدالت و تداوم درون سازمان دارد. یکی از وظایف مدیریت منابع انسانی، توسعه این سیاستها است که در این مرحله مدیریت منابع انسانی، مدیریت کل و مدیران اجرایی در فرآیند گسترش آن مشارکت دارند.
برای مثال، اگر متخصص مدیریت منابع انسانی احساس نیاز به تغییر یک خط مشی جدید را تشخیص دهد، اول از همه در مورد خط مشی جدید از دیگران نظرخواهی میکند. در صورت موافقت اکثریت، خط مشی جدید را اجرا و سپس آن را به کارکنان ابلاغ میکند. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که بخشهای منابع انسانی بهتنهایی کار نمیکنند؛ هر کاری که آنها انجام میدهند نیاز به مشارکت سایر بخشها در سازمان دارد. چند نمونه از سیاستهای محل کار به شرح زیر هستند:
خط مشی فرآیند انضباط
سیاست زمان تعطیلات
نوع لباس پوشیدن
سیاست اخلاقی
سیاست استفاده از اینترنت
متخصصان مدیریت منابع انسانی باید تعیین کنند که آیا پاداش کارکنان منصفانه است، با استانداردهای صنعت مطابقت دارد و به اندازه کافی بالاست که افراد را برای کار در سازمان ترغیب کند یا خیر؟ علاوه بر این، متخصصان مدیریت منابع انسانی باید مطمئن شوند که دستمزد کارکنان سازمانشان در مقایسه با سایر افراد مشغول در این حوزه تفاوت زیادی نداشته باشد. نمونههایی از پاداش کارکنان شامل موارد زیر است:
پرداخت حقوق بهموقع
بیمه
برنامههای بازنشستگی
طرحهای خرید سهام
مرخصی استعلاجی
جوایز
حفظ و ایجاد انگیزه کارکنان
پاداش شامل حفظ و ایجاد انگیزه در کارکنان برای ماندن در سازمان است. هدف اصلی یک سازمان حفظ کارکنانش است؛ اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که میتوانند در روحیه کارکنان اثرگذار باشند. نود درصد کارمندان به دلایل زیر شرکت را ترک میکنند که آشنایی با این عوامل میتواند به کنترل آن کمک کند:
مسائل مربوط به شغلی که انجام میدهند
چالش با مدیر خود
تناسب ضعیف با فرهنگ سازمانی
محیط نامناسب فضای کاری
زمانی که برای استخدام کارمندان جدید وقت گذاشته میشود، بهتر است مطمئن شد که افراد نهتنها برای انجام کار آموزشدیدهاند، بلکه به رشد و توسعه مهارتهای خود در شغلشان ادامه میدهند. این امر منجر به بهرهوری بالاتر برای سازمان میشود. همچنین آموزش، یک جزء کلیدی در انگیزه کارکنان است. کارمندانی که احساس میکنند در حال توسعه مهارتهای خود هستند، در شغل خود شادتر خواهند بود و این موضوع منجر به افزایش ماندگاری کارکنان در یک سازمان میشود. نمونههایی از برنامههای آموزشی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
آموزش مهارتهای شغلی، مانند نحوه اجرای یک برنامه کامپیوتری خاص
آموزش ارتباطات
آموزش سیاستگذاری
در چند سال اخیر بخشهای منابع انسانی تمرکز خود را به توسعه و اجرای راهحلهای معنیدار تغییر دادهاند؛ چراکه نظارت بر نیروی کار ،مستلزم سازگاری و ظرافت است. بنابراین بعد از استخدام، کارکنان باید آموزش ببینند، به آنها پاداش و انگیز داده شود، مدیریت شوند و برای ماندگاری آنها در سازمان تصمیمات مختلفی اتخاذ شود. به این ترتیب، بسیاری از شرکتها برای مدیریت منابع انسانی ازجمله استخدام، حقوق و دستمزد، حل اختلاف، ایمنی و حتی سیاستهای اداری شیوهای جدید را اجرایی میکنند تا به بهترین حالت نیروهای خود را مدیریت کنند.