فضای کار اشتراکی به عنوان محیط کاری برای فریلنسرها، متخصصان مستقل و استارتاپهای کوچک دیده میشد؛ اما امروزه بسیاری از شرکتها با اندازهها و بودجههای مختلف فضای کار مشترک را بهعنوان محیط کاری خود انتخاب میکنند. در واقع با کار در چنین محیطی با صرفهجویی در هزینههای اجاره، سازمانها میتوانند کسب و کار خود را سریعتر شروع کنند. از طرفی، کار در فضای مشترک همراه با همکاری و شبکهسازی است به این معنی که شرکتها میتوانند از ارتباطات مفیدی که میتوانند در جامعه کاری خود ایجاد کنند بهرهمند شوند.
افزایش تعامل با سایرین به استارتاپها کمک میکند سریعتر توسعه پیدا کنند. به طور مثال، استارتاپ اینستاگرام زمانی فضای کار اشتراکی را به عنوان پایگاه اصلی خود انتخاب کرد و اکنون در حال شکوفایی چندین میلیونی شرکت خود است. از این رو، بررسی تاریخچه استارتاپ اینستاگرام میتواند به برندهای مختلف کمک کند تا با الهام گرفتن از این برند، مسیر کاری بهتری طی کنند.
اینستاگرام، یک سرویس شبکه اجتماعی آنلاین برای اشتراک گذاری عکس و فیلم است که در سال 2010 توسط بنیانگذاران کوین سیستروم و مایک کریگر راهاندازی شد و اکنون متعلق به شرکت متا پلتفرم، پشتیبان کننده شرکت فیسبوک است. همچنین استارتاپ اینستاگرام یکی از بزرگترین پلتفرمهای اجتماعی در جهان است که تعداد کاربران فعال آن در سال ۲۰۲۲ از دو میلیارد عبور کرد.
فرآیند تولید استارتاپ اینستاگرام با تلاش کوین سیستروم فارغالتحصیل دانشگاه استنفورد که قبلاً در گوگل کار میکرد، آغاز شد. اپلیکیشن اولیه ساختهشده Burbn بود که در ادامه او با الهام از محبوبیت Foursquare و دیگر پلتفرمها، به کاربران اجازه داد تا عکسهای مدنظرشان را در آن پست کنند. سیستروم همچنین، مایک کریگر فارغالتحصیل دانشگاه استنفورد که در پلتفرم رسانه اجتماعی Meebo کار میکرد را استخدام کرد. آنها مفهوم اولیه اپلیکیشن Burbn را برای تمرکز روی عکسهای گرفته شده در دستگاههای تلفن همراه بازسازی کردند و نام آن را به اینستاگرام تغییر دادند. سیستروم و کریگر با نمونه اولیه خود، بر اساس اصول اولیه مینیمالیسم با گزینه افزودن فیلترها، بر امکان اشتراک نظرات و ویژگیهای لایک کردن یک تصویر تمرکز کردند. این دو نفر همچنین تصمیم گرفتند از سیستمعامل iOS و قابلیتهای عکاسی بسیار بهبودیافته آیفون 4 بهره ببرند. در نهایت آنها این برنامه را چند ماه بعد به صورت عمومی در جولای 2010 منتشر کردند.
در روز اول تعداد کاربران اپلیکیشن به 25000 رسید. کمتر از سه ماه بعد این اپلیکیشن یک میلیون کاربر داشت که یک دستاورد خارقالعاده به حساب میآید. همانطور که محبوبیت اینستاگرام به سرعت در حال رشد بود، این شرکت مورد توجه سرمایهگذاران مختلف و خریداران بالقوه قرار گرفت و در آوریل 2012، 18 ماه پس از راهاندازی، اینستاگرام به مبلغ 1 میلیارد دلار بهصورت نقد توسط فیسبوک خریداری شد.
پس از ماهها تلاش، اینستاگرام مورد توجه افراد مختلف قرار گرفت؛ اما این مسئله یک شبه اتفاق نیفتاد و عوامل مختلفی در موفقیت استارتاپ اینستاگرام وجود دارند که برخی از آنها توضیح داده خواهند شد. لازم به ذکر است استارتاپ اینستاگرام با توجه به نیاز افراد برای برقراری ارتباط با یکدیگر، جاودانه ماندن، آموزش به سایرین و ابراز احساسات و … تولیدشده است؛ اما شاید برای شما جالب باشد که فضای کاری چنین کسبوکاری به چه شکل بوده است؟ با ما همراه باشید تا به این سؤال پاسخ داده شود.
اینستاگرام نمونهای از استارتاپهای موفق است. این شرکت در سالهای اولیه فعالیت خود مستقر در سانفرانسیسکو بود و پس از انتشار اپلیکیشن در بسترهای رسانههای اجتماعی، تعامل افراد با یکدیگر را متحول کرد. از طرفی، این مفهوم در Dogpatch Labs متولد شد که یک فضای کاری مشترک بود و در آن کوین سیستروم و مایک کریگر مفهوم جدیدی از رسانههای اجتماعی را ایجاد کردند که در سراسر جهان محبوبیت یافت. ازاینرو، در بخش بعد به بررسی اثرات فضای کار اشتراکی میپردازیم تا با مزایای این نوع فضای کاری و اثرات آن آشنا شوید.
استارتاپها معمولاً به دلایل مختلف، فضاهای کاری مشترک را جایگزین سودمندتری برای دفاتر سنتی میدانند. بر همین اساس بررسی استارتاپ اینستاگرام و فضای کاری آن میتواند به ما کمک کند تا نگاه دقیقتری به مزایای یک فضای کاری مشترک در یک کسب و کار جدید داشته باشیم.
فضاهای کاری مشترک توانایی ایجاد یک محیط کاری خلاقانه و مشارکتی را دارند که به شرکتهای نوپا این شانس را میدهند به یک جامعه متفاوت بپیوندند. به این شیوه بسیاری از استارتاپها از فضای کاری سنتی فاصله میگیرند و فضاهای منعطفتر را انتخاب میکنند که میتواند به حفظ ذهن آگاهی مثبت در میان افراد تیمشان کمک کند. قرار گرفتن در یک محیط کاری این چنینی میتواند گامی هیجانانگیز به سمت رشد کسبوکار و تبدیل شدن به بخشی از یک جامعه دوستانه در محل کار باشد.
نوآوری
کار در یک فضای کاری مشترک میتواند به تیمها کمک کند تا خارج از چارچوب فکر کرده و خلاقیت خود را تقویت کنند. فراهم کردن محیط کاری پر از ایده و انرژی میتواند به استارتاپها برای ایجاد یک تیم پویا و آیندهنگر کمک کند. از طرفی، در فضای کار اشتراکی، افراد یک تیم میتوانند به راحتی با همکاران مختلف در یک محیط بر اساس ایدههای جدید ارتباط برقرار کنند و این همان جنبهای است که دسترسی به آن در یک دفتر خصوصی چندان امکانپذیر نیست.
یکی از مزایای کلیدی برای استارتاپها استفاده از فضای کاری مشترک و صرفهجویی در هزینهها است. استارتاپها با هر شکل و اندازهای میتوانند فضایی را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازهایشان مطابقت داشته باشد. درواقع، عضویت در یک فضای اداری مشترک به این معنی است که شرکتها میتوانند در هزینههای تعمیر، نگهداری، خدمات اینترنتی و … صرفهجویی کنند؛ چراکه آنها فضایی دارند که از قبل آماده استفاده است. علاوه بر این، این فضا به یک شرکت اجازه میدهد تا به راحتی رشد کند و هیچ هزینه اولیه بزرگی برای شروع کسب و کارشان وجود نخواهد داشت.
فرصتهای شبکهسازی
در حین کار در یک فضای اداری مشترک، همکاری و شبکهسازی همیشه توصیه میشود. در چنین فضایی، تیم کاری اغلب میزبان ساعات کاری منظم و رویدادهای منحصربهفرد است. ازاینرو، از طریق استفاده روزانه مشتریان از اتاقهای باشگاه مشترک، آشپزخانههای مشترک و ایستگاههای قهوه تعامل فعالانه تشویق میشود. همچنین این فرصتهای شبکهسازی به تیمهای استارتاپ مانند اینستاگرام اجازه میدهند تا با کارآفرینان همفکری داشته باشند و به گسترش شبکهسازی حرفهای خود کمک کنند.